سلام. منم به منزل پدرم برگشتم. دعا کنین زودتر طلاق بگیرم. تنهایی خیلی سخته. رکود همخیلی سخته. اما ماها که شکست خوردیم قرار نیست تا ابد تنها بمونیم. قرار هم نیست که در همین سطح بمونیم. باید زندگی کنیم. اینجا مالکیت نداریم.درست. اما باید درس بخونیم کار کنیم. زندگیمونو بسازیم و بعد دوباره ازدواج کنیم.
دوست من زندگیتو بساز و ناامید نشو. برای منم دعا کن.
سلام امروز حدود دو ساعت هست تصادفی به وبلاگ شما رسیدم.هم متاسف شدم و هم خوشحال . انسان بزرگ همیشه در حال مبارزه و تلاش هست و تسلیم شدن برایش دشوار. با اجازه بقیه مطالب را هم به مرور می خوانم. موفق و همیشه سرزنده باشید.
سلام... فارغ از پرحرفی های گذشته و خاموش خواندن اینهمه وقت ، وظیفه دانستم اکنون که بهانه ای دست داده است برایتان عرض تبریکی داشته باشم.... برای سال نو....برای خانه ی جدید و برای اتفاقهای دیگری که شادباش گفتن را برای لحظه های اکنون واجب ساخته است.... مبارک است بانو
سلام نمیدانم این نظر میخوانی یا نه وبلاگ قبلی را خواندم نوشته های جدید را همینطور نبش قبر نکنم برات اما یه گوشه همین مملکت یه خانم سی وپنج ساله بی کس وتنهاست که بعد از سه سال منتظر رای طلاق وبا قانون بی قانون این مملکت برای رها شدن از مردی که به شیطان بیشتر میماند تا ادم ، هست وقتی نوشته هات رو خوندم گفتم خدایا برای من هم امیدی هست ؟
. قطار می رود … تو می روی... تمام ایستگاه می رود... و من چقدر ساده ام که سالهای سال ، در انتظار تو کنار این قطار رفته ایستاده ام و همچنان به نرده های ایستگاه رفته تکیه داده ام!!!
سلام یهویی به اینجا برخوردم فقط خواستم بگم منم دقیقا مثل تو هستم زندگی گذشته و حالا زندگی جدید با پسری که ازدواج نکرده ... و حس خوشبختی سپاس از خدا....
سلام با خودم حرف میزنم، روی یه کاغذ و بعد پاره میکنم و میریزم دور فهمیدم با این کار خیلی انرژی روانی منفی کم میشه و حتی همون موضوع آزاردهنده رو به فراموشی میسپرم به امید سلامتی و شادکامی همیشگی
سلام عزیزم من یه خانمم از جنس خود شما خیلی خوشحال شدم وقتی مطالب وبتونو خوندم راستشو بخوایید خیلی دوست دارم مطالب رمز دارتون رو هم بخونم اگه قابل دیدید رمزتونو برام ایمیل کنید منم سال 87 ازدواجی انجام شد برام که کم از شما وپدرتون نداتم پدر منم بهخاطر علاقش به برادرش منو مجبور به ازدواج با برادر زاده ش کرد برادر زاده ای که نه تنها کار و سرمایه ای نداشت بلکه حتی سربازی هم نرفته بود و سن وسالی هم نداشت زندگی با یک پسر بچه 21 ساله خودش واقعا سخته چه برسه که نفهم هم باشه خیلی اذیت شدم خیلی شاید براش کم باشه اینکه میگم خیلی برای اینه که من یک بار هم باردار شدم ومتاسفانه بچه معیوب بود و مجبور به سقط شدم و بعد از پیگیری فهمیدم که کلا عموم برای اینکه این ازدواج سر بگیره ازمایش ژنتیک مارو مخفی کرده وبه ما دروغ گفته ما کلا نمیتونستیم چه دار بشیم ومتاسفانه حتی پدر م بعد از فهمیدن این ماجرا هم از پشت برادرش کنار نرفت وبازهم منو محکوم کرد به زندگی زندگی ای که دیگه نمیشد تحمل کرد همش دروغ و تزویر . ازدیدنشون حالم بهم میخورد تا بلاخره تصمیم خودمو گرفتم درخواست طلاق دادم البته با شرایطی واقعا اسف بار چون پدرم کلا منو ترد کرد ومیگفت اگه منو میخوای باید برای از پرورشگاه بچه بیاری و بمونی سر زندگیت تا برادر من ناراحت نشه الان تازه با فکرش اعصابم بهم میریزه ولی خدا بامن بود با کمک برادرم تونستم نهایتا طلاق بگیرم بعد طلاق تصمیم گرفتم دوباره درس خوندنو ادامه بدم اخه همه منو از مطلقه شدن ترسونده بودن واینکه جامعه دید بدی داره کلا نا امید از خوشبختی بودم که تو دانشگاه با پسری اشنا شدم که شد همه زندگیم مرد رویاهام که دقیقا اون چیزی بود که من میخواستم فهمید مطلقم ولی با من مثل یک پرنسس رفتار کرد حتی نزاشت کسی تو دانشگاه متوجه بشه وبعد از چند وقت ازم خواستگاری کرد با کمک خدا منو عشقم 24 تیر همین امسال عقد کردیم وسریعا سوروسات عروسی رو علم کردیم والان باهم به خوبی وخوشی داریم زندگی میکنیم خداروشکر میکنم که مردم انقدر از لحاظ فکری بالا هست که حتی یک بار هم این مساله بین منو اون بازگو نشده وهمونجور که روز اول به من گفت تو برای من دختری و همینم میمونی هنوزم رفتارش باهام مث پرنسس ها میمونه برام دعاکنید تا اخر راه با خوشبختی ادامه بدیم قرض از اینکه این همه پر حرفی کردم این بود که بگم خانمایی که شرایط مارو دارید تو رو خدا خودتونو دست کم نگیرید فقط کافی خودتونو باور کنید و از خدا کمک بخوایید خدا خودش درای خوشبختی رو به روتون باز میکنه حتی اگه همه دنیا به بدبختی شما علم شده باشند موفق وپیروز باشید
سلام ببخشید که دارم اینقدر رک میپرسم بنده اگر بخوام به یه خانمی پیشنهاد ازدواج موقت بدم باید چکار کنم؟چجوری بهش بگم ناراحت نشه؟ بنده تاحالا حتی دوست دختر هم نداشتم و آدم هوس بازی هم نیستم. اگر به شما بگم شما چی میگی؟؟ لطفا ناراحت نشید...فقط میخوام یه حس زنونه رو بدونم جواب رو به ایمیلم بدید یا توی نظرات بگذارید ممنون
امروز همچین حالی دارم . زدم به وبگردی که با وبلاگت برخورد کردم . گاهی باید تنها بود .. تنها نوشت . تنها گریست .. تنهایی تنها رفیق بی کلک زندگیم بوده و هست و خواهد بود
سلام . من رحیم 29 ساله هستم و در حال حاضر به دنبال موردی برای اشنایی و احتمالا ازدواج موقت و یا حتی دائم با خانمی محترم و خانواده دار و علی الخصوص صادق هستم . ساکن تهران و مهندس عمران هستم و در پروزه ای در ورامین مشغول بکار هستم و تا بحال هیچ رابطه ای نداشتم . ممنونم 09127762825
سلام . من رحیم 29 ساله هستم و در حال حاضر به دنبال موردی برای اشنایی و احتمالا ازدواج موقت و یا حتی دائم با خانمی محترم و خانواده دار و علی الخصوص صادق هستم . ساکن تهران و مهندس عمران هستم و در پروزه ای در ورامین مشغول بکار هستم و تا بحال هیچ رابطه ای نداشتم . ممنونم
من بعضی وقتا وقتی دلم حسابی گرفته در نهایت به ی نفر زنگ میزنم ولی همین که طرف گفت الو اصن یادم میره چی میخواستم بگم اصن انگار زبونم همکاری نمیکنه. گوشی رو قطع میکنم. بعدا همه بهم میگن چرا تو فقط تک میزنی خسیس؟!؟!
سلام سفر کرده عزیز کاملآ میفهمم چه حسی داری اما گاهی نباید گفت باید سوخت اما چیزی به کسی نگفت . وقتی میگی درد پشیمونی گاهآ جانسوزتر از سوزش نگهداشتن درد دل ها تو جسم و جانت هست . به خدا بگو و ازش بخواه که به کسی نگه و خودش آرامش رو به قلبت هدیه کنه و اگر چیزی هست که راه حلی داره خودش ی جورایی حلش کنه . وقتی دلت گرفت به او نزدیکتری چون او هم تنهاست و میخواد ما باهاش حرف بزنیم من همیشه به خدای خوبم میگم الهی دل کسی از تنهایی نگیره تو هم به خدای خوبت بگو . با تمام وجود آرزو میکنم شاد و موفق باشی امیدوارم من رو کنار خودت حس کنی از اینکه احساست رو به ما میگی خوشحالم ما از همه اونا که اسمشون و زندگی اشون برات آشناست (کانتکت ها)محرم اسرار تریم .بهترین ها ارمغان دل گرفته ات .
سلام. منم به منزل پدرم برگشتم. دعا کنین زودتر طلاق بگیرم. تنهایی خیلی سخته. رکود همخیلی سخته.
اما ماها که شکست خوردیم قرار نیست تا ابد تنها بمونیم. قرار هم نیست که در همین سطح بمونیم. باید زندگی کنیم. اینجا مالکیت نداریم.درست. اما باید درس بخونیم کار کنیم. زندگیمونو بسازیم و بعد دوباره ازدواج کنیم.
دوست من زندگیتو بساز و ناامید نشو.
برای منم دعا کن.
سلام...به وبلاگ منم سر بزنید
سلاااااااااااااااااام@
منم تجربه جدایی رو دارم و خیلی داره اذیتم میکنه عوارض بعدیش میتونم از تجربه ت استفاده کنم و بگی چیکار کردی که باهاش کنار اومدی؟
بسیار عالینوشتین
سلام امروز حدود دو ساعت هست تصادفی به وبلاگ شما رسیدم.هم متاسف شدم و هم خوشحال . انسان بزرگ همیشه در حال مبارزه و تلاش هست و تسلیم شدن برایش دشوار. با اجازه بقیه مطالب را هم به مرور می خوانم. موفق و همیشه سرزنده باشید.
سلام پریا، امیدوارم خوب باشی و روزهای خوبی رو هم بگذرونی
دقیقا از وقتی ازدواج کردی دیگه خیلی کم نوشتی
معلومه ک بالاخره خانم خونه ت شدی. نه خانم وبلاگت
همیشه کنار شوهرت ک عادت کرده بودم فک کنم اسمش اقای خواستگاره . خوشبخت باشی
دلتون شاد.لباتون خندون. از صمیم قلب
سلام پریا جان.خوبی /پیدا نیستی.با کلی تاخیر عیدت مبارک باشه عزیزم.سال خوبی داشته باشی
سلام...
فارغ از پرحرفی های گذشته و خاموش خواندن اینهمه وقت ، وظیفه دانستم اکنون که بهانه ای دست داده است برایتان عرض تبریکی داشته باشم....
برای سال نو....برای خانه ی جدید و برای اتفاقهای دیگری که شادباش گفتن را برای لحظه های اکنون واجب ساخته است....
مبارک است بانو
سلام نمیدانم این نظر میخوانی یا نه وبلاگ قبلی را خواندم نوشته های جدید را همینطور نبش قبر نکنم برات اما یه گوشه همین مملکت یه خانم سی وپنج ساله بی کس وتنهاست که بعد از سه سال منتظر رای طلاق وبا قانون بی قانون این مملکت برای رها شدن از مردی که به شیطان بیشتر میماند تا ادم ، هست وقتی نوشته هات رو خوندم گفتم خدایا برای من هم امیدی هست ؟
.
قطار می رود …
تو می روی...
تمام ایستگاه می رود...
و من چقدر ساده ام که سالهای سال ،
در انتظار تو
کنار این قطار رفته ایستاده ام
و همچنان به نرده های ایستگاه رفته تکیه داده ام!!!
[گل]
سلام پریا... امیدوارم خوب باشی.
سلام
یهویی به اینجا برخوردم
فقط خواستم بگم منم دقیقا مثل تو هستم
زندگی گذشته
و حالا زندگی جدید با پسری که ازدواج نکرده ... و حس خوشبختی
سپاس از خدا....
سلام
با خودم حرف میزنم، روی یه کاغذ و بعد پاره میکنم و میریزم دور
فهمیدم با این کار خیلی انرژی روانی منفی کم میشه و حتی همون موضوع آزاردهنده رو به فراموشی میسپرم
به امید سلامتی و شادکامی همیشگی
باسلام منو هم لینک کن
سلام
عزیزم من یه خانمم از جنس خود شما
خیلی خوشحال شدم وقتی مطالب وبتونو خوندم راستشو بخوایید خیلی دوست دارم مطالب رمز دارتون رو هم بخونم اگه قابل دیدید رمزتونو برام ایمیل کنید
منم سال 87 ازدواجی انجام شد برام که کم از شما وپدرتون نداتم پدر منم بهخاطر علاقش به برادرش منو مجبور به ازدواج با برادر زاده ش کرد برادر زاده ای که نه تنها کار و سرمایه ای نداشت بلکه حتی سربازی هم نرفته بود و سن وسالی هم نداشت زندگی با یک پسر بچه 21 ساله خودش واقعا سخته چه برسه که نفهم هم باشه
خیلی اذیت شدم خیلی شاید براش کم باشه اینکه میگم خیلی برای اینه که من یک بار هم باردار شدم ومتاسفانه بچه معیوب بود و مجبور به سقط شدم و بعد از پیگیری فهمیدم که کلا عموم برای اینکه این ازدواج سر بگیره ازمایش ژنتیک مارو مخفی کرده وبه ما دروغ گفته ما کلا نمیتونستیم چه دار بشیم ومتاسفانه حتی پدر م بعد از فهمیدن این ماجرا هم از پشت برادرش کنار نرفت وبازهم منو محکوم کرد به زندگی
زندگی ای که دیگه نمیشد تحمل کرد همش دروغ و تزویر . ازدیدنشون حالم بهم میخورد تا بلاخره تصمیم خودمو گرفتم درخواست طلاق دادم البته با شرایطی واقعا اسف بار چون پدرم کلا منو ترد کرد ومیگفت اگه منو میخوای باید برای از پرورشگاه بچه بیاری و بمونی سر زندگیت تا برادر من ناراحت نشه
الان تازه با فکرش اعصابم بهم میریزه ولی خدا بامن بود با کمک برادرم تونستم نهایتا طلاق بگیرم
بعد طلاق تصمیم گرفتم دوباره درس خوندنو ادامه بدم اخه همه منو از مطلقه شدن ترسونده بودن واینکه جامعه دید بدی داره کلا نا امید از خوشبختی بودم که تو دانشگاه با پسری اشنا شدم که شد همه زندگیم مرد رویاهام که دقیقا اون چیزی بود که من میخواستم فهمید مطلقم ولی با من مثل یک پرنسس رفتار کرد حتی نزاشت کسی تو دانشگاه متوجه بشه وبعد از چند وقت ازم خواستگاری کرد با کمک خدا منو عشقم 24 تیر همین امسال عقد کردیم وسریعا سوروسات عروسی رو علم کردیم والان باهم به خوبی وخوشی داریم زندگی میکنیم
خداروشکر میکنم که مردم انقدر از لحاظ فکری بالا هست که حتی یک بار هم این مساله بین منو اون بازگو نشده وهمونجور که روز اول به من گفت تو برای من دختری و همینم میمونی هنوزم رفتارش باهام مث پرنسس ها میمونه
برام دعاکنید تا اخر راه با خوشبختی ادامه بدیم
قرض از اینکه این همه پر حرفی کردم این بود که بگم خانمایی که شرایط مارو دارید تو رو خدا خودتونو دست کم نگیرید فقط کافی خودتونو باور کنید و از خدا کمک بخوایید خدا خودش درای خوشبختی رو به روتون باز میکنه حتی اگه همه دنیا به بدبختی شما علم شده باشند
موفق وپیروز باشید
سلام
ببخشید که دارم اینقدر رک میپرسم
بنده اگر بخوام به یه خانمی پیشنهاد ازدواج موقت بدم باید چکار کنم؟چجوری بهش بگم ناراحت نشه؟
بنده تاحالا حتی دوست دختر هم نداشتم و آدم هوس بازی هم نیستم.
اگر به شما بگم شما چی میگی؟؟
لطفا ناراحت نشید...فقط میخوام یه حس زنونه رو بدونم
جواب رو به ایمیلم بدید یا توی نظرات بگذارید
ممنون
امروز همچین حالی دارم . زدم به وبگردی که با وبلاگت برخورد کردم . گاهی باید تنها بود .. تنها نوشت . تنها گریست .. تنهایی تنها رفیق بی کلک زندگیم بوده و هست و خواهد بود
سلام . من رحیم 29 ساله هستم و در حال حاضر به دنبال موردی برای اشنایی و احتمالا ازدواج موقت و یا حتی دائم با خانمی محترم و خانواده دار و علی الخصوص صادق هستم . ساکن تهران و مهندس عمران هستم و در پروزه ای در ورامین مشغول بکار هستم و تا بحال هیچ رابطه ای نداشتم . ممنونم
09127762825
سلام . من رحیم 29 ساله هستم و در حال حاضر به دنبال موردی برای اشنایی و احتمالا ازدواج موقت و یا حتی دائم با خانمی محترم و خانواده دار و علی الخصوص صادق هستم . ساکن تهران و مهندس عمران هستم و در پروزه ای در ورامین مشغول بکار هستم و تا بحال هیچ رابطه ای نداشتم . ممنونم
heeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeey
سوئدی سلام دادی یعنی؟؟
اینجا برای ما بگو تا دیگه نسوزهفقط گوش میکنیم.
گلی منی تو نگار
من بعضی وقتا
وقتی دلم حسابی گرفته
در نهایت به ی نفر زنگ میزنم
ولی همین که طرف گفت الو
اصن یادم میره چی میخواستم بگم
اصن انگار زبونم همکاری نمیکنه.
گوشی رو قطع میکنم.
بعدا همه بهم میگن چرا تو فقط تک میزنی خسیس؟!؟!
سلام سفر کرده عزیز کاملآ میفهمم چه حسی داری اما گاهی نباید گفت باید سوخت اما چیزی به کسی نگفت .
وقتی میگی درد پشیمونی گاهآ جانسوزتر از سوزش نگهداشتن درد دل ها تو جسم و جانت هست .
به خدا بگو و ازش بخواه که به کسی نگه و خودش آرامش رو به قلبت هدیه کنه و اگر چیزی هست که راه حلی داره خودش ی جورایی حلش کنه .
وقتی دلت گرفت به او نزدیکتری چون او هم تنهاست و میخواد ما باهاش حرف بزنیم من همیشه به خدای خوبم میگم الهی دل کسی از تنهایی نگیره تو هم به خدای خوبت بگو .
با تمام وجود آرزو میکنم شاد و موفق باشی امیدوارم من رو کنار خودت حس کنی از اینکه احساست رو به ما میگی خوشحالم ما از همه اونا که اسمشون و زندگی اشون برات آشناست (کانتکت ها)محرم اسرار تریم .بهترین ها ارمغان دل گرفته ات .
کاملا موافقم.در هر شزایطی خدا هست
بله خیلی وقتا نمیشه حرف دل رو با کسی زد.
سلام. از طریق وب قبلیتون به اینجا اومدم
انشالله همیشه موفق باشی
من هم مثل شما در شرف ... هستم
شما هم موفق باشی عزیزم.این نیز بگذرد.